#در_بابِ_کارما

کارما 

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
مفهوم کارما: «هر چه بکاری همان بدرَوی».

در هندوئیسم و بودیسم مفهوم کارما (به سانسکریتकर्म) به معنی زیستکار یا عملکرد فرد در زندگی است و این عملکردها ذاتاً و به طور خودکار نتایجی به دنبال دارند. بدین معنی که «هر چه بکاری همان بدرَوی». در باور هندوان و بوداییان، بر اثر کردارهای فرد (کارما) نیرویی ایجاد می‌شود که چگونگی زندگی آن فرد را در این زندگی و زندگی‌های بعدی‌اش مشخص می‌کند.[۱] اصل کارما می‌گوید که نتیجه هرآنچه انجام می‌دهیم به خودمان بازمی‌گردد. پیامد عملکرد فرد کارمیوه Vipāka نامیده می‌شود.

بر اساس این اصل، این خدا نیست که به نسبت اعمال بشر پاداش می‌دهد یا تنبیه می‌کند بلکه کردارها ذاتاً پیامدهای خوب یا بد را همراه خود دارند. در ادیانی که به تولد ادواری Saṃsāra باور دارند، مانند هندوئیسم، بودیسم، و جینیسم، نتایج کارما به زندگی‌های بعدی نیز کشیده می‌شود و در دوره‌های بعدی زندگی نیز به ظهور می‌رسد. بر این اساس، هر فرد، از طریق اعمالی که انجام می‌دهد باعث و بانی رنج و شادی‌ها در زندگی(های) خود است.

به باور این ادیان، زمانی که فرد به مرحله‌ای برسد که اعمالی را انجام دهد بدون این‌که کوچک‌ترین دلبستگی و وابستگی به این اعمال داشته باشد، این عملکردها (کارماهای) او نتیجه و کارمیوه‌ای به دنبال نخواهند داشت. بدین طریق کارماهای پیشین میوه‌های خود را به مرور به ظهور می‌رسانند اما کارمیوه‌های جدیدی به آن‌ها اضافه نمی‌شود. عدم دلبستگی و ناوابستگی به زندگی، در تمامی جنبه‌های آن، به فرد کمک می‌کند تا چرخه تولدهای ادواری را شکسته و به «رهایی» برسد. هدف از این رهایی این است تا فرد دیگر رنجی نکشد.

بودا در متنی معروف به سبد گفتارهای تدریجی aṅguttaranikāya (قسمت I.87f) در مورد کارما می‌گوید:

من صاحب اعمال خویشم،
میراث‌دار کردارهای خویش،
زاده اعمال خود،
در پیوند با کردار خویش،
و متکی بر اعمال خود می‌زیم،
و هر فعلی که انجام می‌دهم،
نیک یا بد
میراث آن به من می‌رسد
فرد راهب، بایستی همواره بر این اصل تأمل کند.
ویکی پدیا

واقعیاتی درمورد کارما (karma)

"وقتی پرنده ای زنده است مورچه ها را می خورد
وقتی می میرد مورچه ها او را می خورند
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد
اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیو نها درخت کافی است
زمانه و شرایط در هر موقعی می تواند تغییر کند
در زندگی هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید
شاید امروز قدرتمند باشید اما یادتان باشد
زمان از شما قدرتمندتر است
پس خوب باشیم و خوبی کنیم که دنیا جز خوبی را بر نمی تابد.."

بعنوان یک روح، شما جاودانه هستید. زندگی گذشته، حال و آینده‌ای دارید. برای اینکه در لذت، عشق و هوشیاری رشد کنید، در یکسری بدن‌های فیزیکی متجلی می‌شوید تا موجودیت‌های مختلف را تجربه کنید. هر دو جنسیت و همه نژادها، مذاهب و قومیت‌ها را در طول زمان‌های مختلف زندگی تجربه خواهید کرد.

تعریف کارما (karma) : کارما به این معنا است که در این زندگی یا زندگی‌های دیگرتان، «وقتی می‌کارید، حتماً درو خواهید کرد» تاجاییکه عواقب کامل اعمال خود را درک کنید. کارما اصل علت و معلول، کنش و واکنش، عدالت کیهانی و مسئولیت فردی است. کارما برای سوق دادن شما بعنوان روح در سفر فردی‌تان در کیهان آغاز می‌شود. کارما زمانی به پایان می‌رسد که در توانایی خود برای عشق ورزیدن، کامل شده باشید.

در زیر به اصول کارما که بر زندگی روی زمین حکمرانی می‌کند اشاره می‌کنیم:

۱#: کارما با تجربه آموزش می‌دهد نه با تنبیه

بااینکه ممکن است مثل تنبیه به نظر برسد اما هدف کارما یاد دادن است نه تنبیه کردن. خیلی‌وقت‌ها بهترین راهی که از طریق آن یاد می‌گیریم این است که همان نوع رنجی که به دیگران وارد کرده‌ایم را تحمل کنیم.

۲#: همه ما اینجاییم تا درس‌هایی که کارما یادمان می‌دهد را یاد بگیریم.

همه ما اینجاییم تا درس‌هایی را بعنوان موجوداتی معنوی در شکلی انسانی یاد بگیریم. این درس‌ها برای کمک به رشد ما به سطوح بالاتری از عشق، لذت و هوشیاری طراحی شده‌اند. این درس‌ها به ما یاد می‌دهند که «همیشه عشق را انتخاب کنیم»، «همه را ببخشیم» و «شاد زندگی کنیم». وقتی نمی‌توانیم عشق را انتخاب کنیم، بخشش از خودمان نشان دهیم، تحمل و بردباری را یاد بدهیم یا دلسوزی کنیم. کارما برای برگرداندن ما به راه این درس‌ها مداخله می‌کند.

۳#:  ما کارما را «فراموش می‌کنیم» تا ببینیم یاد گرفته‌ایم یا نه.

قبل از اینکه وارد این جهان شویم، قبول کرده‌ایم که خودمان را در راه همه چیزهایی که باید یاد بگیریم قرار دهیم. وقتی به اینجا رسیدیم، قبول کردیم که آن را «فراموش کنیم». هدف «فراموش کردن» این است که دلمشغول جامعیت گذشته نشویم و در عین حال مطمئن شویم که درس‌هایمان را یاد گرفته‌ایم.

۴#: کارما غیرشخصی، منطقی و قابل‌پیش‌بینی است.

کارما به شما این فرصت را می‌دهد که به استقبال سطح‌های بالاتری از عشق و محبت بروید. کارما غیرشخصی عمل می‌کند: برای همه، همیشه و بدون استثنا صدق می‌کند. بسیار منطقی است: چیزی که برداشت می‌کنید دقیقاً به همان اندازه‌ای است که کاشته‌اید. کارما به همان اندازه قوانین جاذبه قابل‌پیش‌بینی است: چیزی که برای شما اتفاق افتاده است، نتیجه خالص چیزی است که در حق دیگران کرده‌اید.

۵#: کارما کاملاً عادلانه است و عدالت عمومی ایجاد می‌کند.

هر موقعیتی که ظاهراً ناعادلانه به نظر می‌رسد دقیقاً در موقعیت تناسخ قرار دارد. بعنوان مثال، امروز هیچ فرد معصومی در زندان وجود ندارد، همه آنها به دلیلی آنجا هستند. اگر در زندگیشان معصوم به نظر می‌رسند، به این دلیل است که در زندگی گذشته‌شان گناهکار بوده‌اند. آنها نمی‌توانند درک کنند که علت این زندگی‌شان، تاثیر زندگی قبلی‌شان بوده است که گناهکار بوده‌اند.

۶#: کارما باعث می‌شود اعمالمان را با عواقب آن مرتبط بدانیم.

علت این زندگی(های) همیشه تاثیر زندگی گذشته است. هدف کارما این است که اطمینان یابد اعمالمان (علت) را با عواقب آن (معلول-اثر) مرتبط بدانیم. این خداوند متعال است که به هر روح کمک می‌کند خود را با تجربه کسب کردن به بالاترین درجه توان معنوی خود برساند. این تجربیات ماست که به ما قانون عشق را می‌آموزد.

۷#: کارما به ما مسئولیت‌پذیری می‌آموزد.

هدف کارما این است که همه تجربیاتی که برای وارد شدن به سطح‌های بالاتری از عشق، لذت، هوشیاری و مسئولیت‌پذیری نیاز داریم، به ما بدهد. کارما به ما یاد می‌دهد که برای همه شرایط زندگی‌مان، چه گذشته، چه حال و چه آینده، مسئول هستیم.

۸#: کارما عشق و محبت به همه را به ما می‌آموزد.

خودتان را مرکز دنیا ببینید. همه چیز را بخشی از خودتان ببینید. وقتی تصور کنید کاری که در حق دیگری انجام می‌شود در حق خودتان انجام شده است، حقیقت بزرگ را خواهید فهمید. تحمل و شکیبایی در عشق و محبت را باز می‌کند.

۹#: کارما ما را به سمت یکپارچگی با جهان سوق می‌دهد.

کارما مجبورمان می‌کند فراتر از خودمان را ببینیم تا خودمان را همانطور که هستیم ببینیم (شناخت خود). وقتی خود را کامل فهمیدیم، می‌توانیم الوهیت خود (شناخت خدا) و یکپارچگی‌مان با کل هستی را ببینیم.

۱۰#: کارما ما را به سمت خدمت کردن و بعد عشق ورزیدن سوق می‌دهد.

کارما ما را به سمت خدمت کردن سوق می‌دهد. خدمت کردن–همکاری با خدا–بهترین نمایانگر عشق است. عشق یعنی خدمت: خدمت کردن انتخاب خودتان است. وقتی مسئولیت کامل زندگی‌تان را پذیرفتید، خود را روحی در خدمت به زندگی خواهید دید. وقتی اینکار را بکنید، یک همکار واقعی خدا خواهید شد.

۱۱#: درک کارما رمز هماهنگی است.

اعتقاد به کارما زندگی را پاک، قوی، آرام و شاد می‌کند. فقط اعمال خودمان می‌توانند مانع ما شوند؛ فقط کارهای خودمان می‌توانند مقیدمان کنند. وقتی بگذاریم این واقعیت را تشخیص دهیم، آزاد خواهیم بود. طبیعت نمی‌تواند روحی را که با خرد قدرت یافته است را به بردگی بکشد.

۱۲#: برای هر سوالی، پاسخ همیشه عشق است.

عشق محل تولد ما، پناه آخرمان و دلیل زندگی‌مان است. اگر تشخیص دهیم که محبت و عشق مقصد نهایی سفر ماست، قلب جهان به ما پاسخ می‌دهد. کارما به ما نشان می‌دهد که عشق پاسخ همه سوال‌هاست.

منبع / سایت : مردمان 


• قانون کارما 

آیا تا بحال با خود اندیشیده‏ اید که چرا زندگی، بازی بومرنگها است؟

در طبیعت قانونی داریم به نام کارما که این قانون، قانون عمل و عکس العمل، تابش و بازتابش و علت و معلول است. که بعضی آنرا تناسخ نیز می‏نامند که به نظر من این دو تفاوت زیادی با هم دارند و در زبان لاتین آنرا Karma می‏خوانند.

قانون کارما می‏گوید: هر عملی واکنشی داشته و همچنین هر واکنشی خود واکنش دیگری به دنبال دارد و این چرخه همیشه تکرار خواهد شد. قانون کارما میگوید شما در هر حال و روزی که باشید، در آسمانها یا در داخل زمین، پشت محکمترین قفل ها و یا بر تخت سلطنت، کارمای اعمال شما دیر یا زود، به شما بازمیگردد. منظور اینکه هر چه کنی به خود کنی / گر همه نیک و بد کنی و یا از هر دست بدهی، از همان دست می‏گیری. به طور خلاصه این قانون می گوید :

هر نیتی که میکنید و یا عملی که انجام می دهید دست به دست چرخیده و همانند آن به خودمان باز می‏گردد.

این تصویر کاملا گویای این مطلب است :

 

کارما : هرچه کنی به خود کنی...

 

 

کارما به معنای«تاوان» است. بدین معنا که نتیجه ی اعمال نیک و بد فرد در زندگی کنونی و یا زندگی های بعدی وی تاثیر خواهد گذاشت. (تعریف غیر ادیان الهی) کارما از اعتقادات ادیان هند و بودا و ادیان آسیای جنوب شرقی است.

 

اعتقاد دین  بودا و هندو در مورد قانون کارما: حیات آیندة هر جانداری بر حسب قانون کارما معیّن می شود و به موجب آن کردار، گفتار یا پندار هر فرد، موجب نتایج و سبب اموری است که سرنوشت حیات بعدی او را مشخص می کند. منظور از حیات بعدی این است که انسان پس از مرگ روحش وارد بدنی دیگر شده و در آن بدن مجددا شروع به زندگی می کند که کارما و عکس العمل اعمال آن انسان به این انسان بازخورد می یابد و در پیکر جدید متجلی می شود.

 

بعضی افراد هم که فقط معتقدند کارما در بعضی رفتار ما نمایان می شود چنین می گویند :

"اعمال فعلی اطرافیان ما، تاثیر و اثر اعمال قبلی خود ماست."

اگر ما حق کسی را پایمال می‏کنیم، اگر دل کسی را می‏شکنیم، اگر با صدای بوق اتومبیل خود در ساعت ۱۲ شب دیگران را می‏آزاریم، اگر پشت سر کسی غیبت می‏کنیم

و یا حتی اگر خوبی می‏کنیم، دست افتاده‏ای را می‏گیریم، دل ناشادی را شاد می‏نماییم و یا کیسۀ سنگین برنج را از دست پیرزنی می‏گیریم،

منتظر عین عمل یا شکل تغییر یافتۀ آن باشیم که شخصی دیگر در حق ما انجام خواهد داد.

تصویر زیر را نیز دقت نمایید :

 

از ماست که بر ماست

 

 

این قانون دقیقا بیان می‏نماید که هر نیت و فکری که داریم و هر عملی که انجام می دهیم، باعث تابش انرژیی به جهان هستی می شود که پس از مدتی (دیر یا زود) به خود ما بازمیگردد و در واقع ما باعث جذب آن فکر و یا عمل می شویم و آنچه امروز از خوب و بد به سرمان می آید، نتیجه نیات و اعمال خوب و بد قبلی ماست. (کمی شبیه قانون جذب است ولی تفاوت دارد)

عمل ما دقیقا مانند یک بومرنگ عمل کرده و به سوی خودمان با شدتی بیشتر بازمی‏گردد. با این اوصاف این جمله که می‏گوییم "زندگی بازی بومرنگهاست"، کمی روشنتر می‏شود و باید توجه داشته باشیم که بومرنگ خود را به هر طرف پرتاب کنیم باز هم به سمت خودمان باز میگردد.

 

 


 

 

قانون کارما

 

http://www.bahaneh.net/hall/topic_show.php?t=3868

 

 

من این قانون را به بومرنگ تشبیه میکنم، زمانی انسان بومرنگی به دست میگیرد و آنرا به سوی کائنات پرتاب میکند سپس به راه خود میرود. هیچ فرقی نمیکند این بومرنگ، بومرنگ ترس باشد یا تهمت و سوء ظن؛ هر چه که باشد باز میگردد، به فرد برخورد کرده و او را عصبانی میکند. پس بومرنگ را برداشته دور و بر را نظاره میکند، میخواهد متهم اصلی را بیابد. سپس بومرنگ را با قدرتی بیشتر پرتاب میکند، این بار بومرنگ فاصله بیشتری را می پیماید اما دوباره بازمیگردد و به سختی به قهرمان قصه ی ما اصابت میکند و او حسابی از کوره در میرود و احیانا چند فحش نثار دنیا و کائنات و دیگر انسان ها میکند و بومرنگ را در دست میگیرد و عزم میکند با تمام قدرت آنرا پرتاب کرده از دنیا انتقام بگیرد، این دم سرنوشت سازی است در این لحظه اگر قهرمان ما یک افسونگر باشد، می ایستد و نگاهش را از دنیای بیرون به دستان خودش معطوف میکند و در میابد این همان بومرنگی است که سالها پیش خود ساخته و به پرواز در آورده است پس آنرا به گوشه ای می افکند و دیگر هرگز بومرنگی پرتاب نمیکند مگر بومرنگ عشق و مهربانی و کمک که اگر روزی بازگشت، او را غرق در شادی و سرور الهی کند 

اما قسمت غم انگیز ماجرا، در مورد انسان عادی است که خشمگین بومرنگ را در دست گرفته و از آنجا که انسان های عادی هیچ به خود نظاره نمیکنند و همه چیز را از چشم دنیا - و شاید خدا - می بینند، متوجه نمی شود این همان بومرنگ خودش است که با گذشت زمان فقط کمی رنگ و رو رفته تر شده و تغییر شکل داده است. به هر حال این فرد بومرنگ را با نهایت قدرت پرتاب میکند، او میخواهد از همه یا به قول معروف از زمین و زمان انتقام بگیرد، بومرنگ دور و دورتر میشود ولی پس از پیمودن مسافت مشخصی بنا به قانون معنوی کارما بناچار بازمیگردد و این بار به شخص ضربه ی محکمی وارد میسازد طوری که او را از پا در می آورد 

"بیماری لاعلاج، ورشکستگی، مرگ کسی که بسیار دوست میداشت یا حتی طلاق" 

و این دوست ما دیگر توان برخواستن ندارد، هرچه باشد در زندگی بسیار رنج کشیده! نیروی حیاتش ذره ذره تحلیل میرود و به مرگ نزدیک میشود، در واپسین لحظات زندگیش میخواهد بداند چرا این بلا سر او آمده، بیچاره هرگز نمی فهمد که خود مسئول همه ی این بدبختی ها بوده است 


منبع :رایت ساحر 

 


 

 
منظور از قانون کَرْمَهْ (کارما) در دین بودایی چیست؟
 
 
قانون یا نظریه "کرمه" در آیین هندو است و به شاخه های آن، یعنی آیین بودا و جَیْن نیز سرایت کرده است
در آیین هندو دو نظریه وجود دارد: 
یکی نظریه تناسخ یا انتقال ارواح است که آن را هندوان به زبان خود "سمساره" گویند - بر حسب این قانون یا نظریه روح آدمی در هنگام مرگ یک سلسله توالد و تجدید حیات را طی می کند و پیاپی از عالمی به عالمی دیگر در می آید که در کسوت هر حیات دورة خود را طی می کند، سرانجام در زمان مرگ بار دیگر به پیکری دیگر منتقل می شود و جامه نو می پوشد. ادوار توالد پی در پی در یک سلسله بی انتها و تا ابد ادامه دارد
امّا عقیده و نظریه دوم که قانون "کرمه" است، عبارت می باشد از کیفیت توالد ثانوی و علت انتقال روح به پیکری مافوق و یا مادون را دنبال می کند می گویند - حیات آیندة هر جانداری بر حسب این قانون معیّن می شود و به موجب آن کردار، گفتار یا پندار هر فرد، موجب نتایج و سبب اموری است که سرنوشت حیات بعدی او را مشخص می کند
طبق قانون کرمه هر آدمی مانند دهقانی است که محصول کِشت خود را درو می کند و مجموع اعمال، اقوال و افکار او در روحش اثری ثابت ایجاد می کند و آن را طوری متشکل و مستعد می سازد که در حالت تناسخ، یعنی در حیات بعدی شکلی متناسب با آن حاصل کرده به همان تناسب جسد و پیکری نو اختیار می کند

این دو قانون (تناسخ و کرمه) در تعالیم بودا پذیرفته شده، با این تفاوت که در آیین بودا نسبت به قانون کرمه تا حدی انعطاف حاصل شده است. طبق این عقیده آدمی از هر طبقه و صنف که باشد می تواند در قلب خود چنان دگرگونی و تبدیلی به وجود آورد که از نتایج و عواقب گناهان عمرهای گذشتة خود نجات پیدا کند

قانون کرمه در نفس هر آدمی که بر مشتهیات و امیال خود کاملاً چیرگی یافته و به مرتبه "ارهت" (اشراق) رسیده باشد، اثری نخواهد داشت
وی با وصول به این مرتبه فعالیت، کرمه را باطل و بی اثر می کند و دیگر احتیاجی به تولد دیگر بار و آمدن در جهان ندارد، زیرا تجدید حیات و تولد دوباره مخصوص کسانی است که از حُبّ وجود و تمنای بقا هنوز پاک نشده و محتاج به تصفیه و تزکیة نفس می باشند
 
جهت اطلاع بیشتر به کتاب تاریخ جامع ادیان - اثر جان بی ناس، ص 189 و 155، 156 - و دائره المعارف فارسی مصاحب - ج 2، ص 2098 - مراجعه شود
 
 

http://www.jawab.ir/qa/%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%DA%A9%D8%B1%D9%92%D9%85%D9%87%D9%92-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%85%D8%A7-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA#&slider1=3&slider2=3&slider3=3&slider4=3

 

 


قانون کارما

http://forum.mui.ac.ir/index.php?topic=58.0 

 

:توجه

دوستان عزیز در متن زیر که برگرفته از سایت "تالار گفتمان" می‌باشد صرفاً جهت اجتناب از طولانی شدن مطلب، به قسمتهای مهم آن پرداخته شده است که در صورت علاقمند بودن به مطالعه ی کامل آن، میتوانید به سایت نامبرده مراجعه نمایید

 

کارما یا کارمه برگرفته از واژه سانسکریت کارما می‌باشد که به معنای ((متعادل کردن)) است. همچنین می‌توان آن را چنین معنی کرد که: هر عملی، عکس‌العملی در پی دارد. این مفهوم به اصل علت و معلول مربوط است. اگر به کسی بدی کنی انرژی آن باید متعادل شود. این را می‌توان چنین معنی کرد که آن شخص زمانی دیگر رفتاری مشابه آن با شما خواهد داشت، یا این که زمانی پیامدهای اعمالتان را درک خواهید کرد و تصمیم خواهید گرفت که نگرش و رفتارتان را عوض کنید. زمانی که به درک فکر یا عمل ‌تان نایل شوید مقداری از نیروی کارمایی آزاد می‌گردد. معمولاً با انجام عملی که اشتباهتان را اصلاح نماید خودتان را به قدر کافی تغییر خواهید داد تا اینکه دیگر در زیر بار عقوبت کارمایی نباشید

بعنوان مثال اگر فردی منفی ومرائی بوده‌اید و بعداً خود را اصلاح نموده‌اید، احتمال دارد خطایتان کاملاً پاک شود؛ یعنی آن را متعادل نموده‌اید

اگر چه کارما به معنی متعادل کردن است اما اغلب آن را به معنی پرداختن هزینه‌ای برای اعمال بد می‌دانند. ممکن است معنای کارمای خوب اشتباه فهمیده شود؛ اما بنظر می‌رسد که انجام اعمال خوب به منظور کسب کارمای خوب نتیجه‌ای عالی دارد. اما با این وجود اگر شخصی به این موضوع وابسته شود ممکن است کارمای خوب در زمان‌های نامناسب و به طرزی عجیب به سراغش بیاید

کارمای بد را می‌توانیم فقدان رشد و درک بشماریم که فقط ضربات سخت اتفاقات نامطلوب می‌توانند موجب آن شوند. به عنوان مثال رفتار ظالمانه داشتن با دیگران می‌تواند باعث شود که بعداً در زمان دیگری خودمان رفتار ظالمانه‌ای را تحمل نماییم که نتیجه آن، توجه و محبت نسبت به دیگران خواهد بود. اگر واقعا از زاویه‌‌ی گسترده‌ تری نگاه کنیم، شاید چیزی بنام ((کارمای بد)) وجود نداشته باشد. می‌توان آن را به عنوان فرصتی در نظر آورد که به ما کمک می‌کند رشد کنیم و راهی برای بهتر بودن را درک نماییم. کارمای خوب می‌تواند تنها چیز ساده‌ای در ردیف آرامش فوق‌العاده و عشق باشد که به دست می‌آید؛ که عشق غیر شرطی و ارائه خدمت عاشقانه وداوطلبانه به دیگران موجب آن بوده است


کارما ممکن است بصورت عشق، نفرت، طمع یا دیگر احساسات و تمایلات بروز کند. این پدیده بصورت انرژی تظاهر پیدا می‌کند. که میبایستی متعادل گردد. زمانی که خود را دچار احساس خاصی، نظیر عشق یا نفرت می‌یابید، ممکن است بخواهید از منشاء آن اطلاع پیدا کنید

پس از آنکه کسی از نوع کارمای ورای یک موقعیت مطلع می‌شود، مقدار زیادی از قدرت کارما آزاد می‌شود و فرد چندان در سیطره آن باقی نمی‌ماند. گاهی اوقات علت کارمایی مخفی و پوشیده می‌ماند تا زمانی که شخص به قدر کافی تجربه بیندوزد تا رشد مطلوب حاصل شود

تمام اتفاقاتی که برای افراد حادث می‌شوند ناشی از کارما نیستند. بسیاری از اوقات اتفاقی از طریق ایعاد ژنتیکی عمل می‌کند که یا موجب رشد شخص و یا موجب رشد دیگران می‌شود 

 

 

وقتی ما این بدن جسمی را ترک می‌کنیم، تمام حوادث خوب و بد زندگیمان بصورت یک فیلم از جلوی ما می‌گذرد. لذا سعی می‌کنیم در زندگی آتی طوری ترتیب دهیم که بتوانیم آن اشتباهات را جبران کرده متعادل شده و در مراحل تکامل به جلو برویم. در حقیقت هر کار منفی و بدی که انجام می‌دهیم که ضررش به خود ما و دیگران برسد، یک اشتباه محسوب می‌شود. در اصطلاح عوام و ادیان به آن گناه" می‌گویند. هر اشتباهی مانند یک درس می‌ماند، باید آن را یاد گرفت، جبران کرد و تکرار نکرد. اگر یاد گرفتیم و اشتباهات خود را جبران کردیم دیگر آن اشتباه و یا درس را تکرار نکردیم، یک مرحله بالا می‌رویم. ولی اگر آن درس را فرا نگرفتیم و دوباره تکرار کردیم، عکس العمل آن هر بار شدیدتر و شدیدتر به ما و یا خانواده ما بر می‌گردد تا اینکه متوجه اشتباهات خود شویم و از تکرار آن جلوگیری کرده و با انجام اعمال نیک و خیرخواهانه تعادل از دست رفته را بدست آوریم. سایر موجودات فورا از اشتباهات خود پند می‌گیرند . مثلا اگر دانه سمی به آنها بدهید و یکی از آنها تلف شود ، دیگران از آن دانه‌ها حذر می‌کنند. اگر حیوانی در دامی بیفتد دیگران سعی می‌کنند به آن دام نزدیک نشوند. اگر حیوانات به آسانی تشخیص دهند که در شرایطی، جانشان در خطر است، سعی می‌کنند در آن شرایط قرار نگیرند

ولی بشر اشتباهات خود را دوباره تکرار می‌کند و از عکس العملی که این اشتباهات در دیگران ایجاد کرده سر مشق نمی‌گیرد. بعضی انسانها هستند که کارهای منفی و اشتباه خود را مرتبا تکرار می‌کنند و زندگی‌شان یک سری فاجعه، بیماری، فلاکت و بدبختی است

 

در کائنات سیستمی است که تمام انعکاسات و نوسانات اعمال منفی و مثبت را ضبط می‌کند. در حقیقت تمام اعمالی که انجام می‌شود امواج انرژی چه مثبت و چه منفی ایجاد می‌کند و این امواج با سیستم بسیار پیچیده‌ای ضبط می‌شود. چون این مطلب خیلی غامض و پیچیده است و ذهن افراد عادی نمی‌تواند آنرا درک و قبول کندلذا آن را به خداوند و خشم و غضب و انتقام او نسبت می‌دهند و یا فرشتگان او را مسئول می‌دانند فقط بطور خلاصه باید بگویم که اتم‌هایی در بدن احساسی – بدن ذهنی و بدن جسمی و بدن اتریک انسان وجود دارد بنام اتم‌های دائمی که عمل ضبط امواج را بعهده دارند. بر این اساس هر عملی را عکس العملی خواهد بود مساوی و در جهت عکس، و نتیجه این کار تعادل است

 

تمام اعمال انسان از فکر شروع می‌شود. اگر کسی فکر سالم و مثبت داشته باشد نمی‌تواند مردم آزاری کند. هر فکر اشتباهی مثل یک موج منفی در زندگی شما ثبت می شود و عکس العملی به وجود می‌آورد و این عکس العمل نسبت به ضعف و شدت آن فکر، عمل دیگری را به وجود می‌آورد. بنابراین بهترین کار آنست که"پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک" را سر مشق زندگی خود قرار داده و جز کارهای مثبت و خدمت به همنوعان، فکر و عمل دیگری انجام ندهیم

اگر انسانی بدین ترتیب زندگی خود را ترتیب دهد نه تنها گرفتاری و بدبختی در زندگی او داخل نخواهد شد بلکه زندگیش پر از خوشی، سعادت، احترام، سلامتی و موفقیت خواهد بود

- منبع / سایت : ویس مانی